افراد ناموفق ویژگی برجستهی مشترکی دارند. آنها بهانههای مختلفی را پیدا میکنند تا شکست خود را توجیه کنند. این بهانهها شدیداً مانع کسب موفقیت و ثروت میشود. در ادامه به ۵۰ بهانه معروف برای نرسیدن به موفقیت اشاره میکنم.
بهانه یا دلیل؟!
ساختن بهانههایی که انسان با آنها شکست را توجیه کند، عادتی است به قدمت زندگی بشر و همین مانع موفقیت میشود. مردم از بهانههای خود دفاع میکنند، زیرا ساخته و زاییدهی تخیل خود آنها است. این طبیعت انسان است که از عقاید و افکار خود حمایت کند. حقیقت آن است که بیشتر بهانهها دلایلی غیرواقعی هستند تا انسان خود را به زحمت نیندازد و خودش و دیگران را فریب دهد. این بهانهها چه درست باشند چه نادرست، بههرحال باید بر آنها غلبه کنید تا بتوانید به موفقیت برسید!
بعضی از این بهانهها زیرکانه طرح میشوند و شاید تعدادی از آنها نیز موجه باشند، ولی تا زمانی که از این بهانهها استفاده کنید، نمیتوانید موفقیتی کسب نمایید. یکی از تفاوتهای مهم افراد موفق و ناموفق آن است که انسانهای ناموفق همیشه به دنبال بهانه و توجیه برای ناکامی خود میگردند، اما افراد موفق خودشان را صد درصد مسئول زندگی و سرنوشت خود میدانند، باوجود هر مشکلی دست به عمل میزنند و به این بهانهها بها نمیدهند!
فهرست زیر شامل بهانهها و توجیههای معروفی است که بیشتر از همه بهکاربرده میشوند. این فهرست را با دقت مطالعه کنید و اگر تاکنون از این بهانهها استفاده کردهاید، آنها را برای همیشه کنار بگذارید؛ زیرا علم موفقیت تمام این بهانهها را رد میکند.
بهانهها و توجیههای معروف
۱. اگر پول و سرمایهی کافی داشتم…
۲. اگر در خانوادهی ثروتمندی به دنیا آمده بودم…
۳. اگر وقت داشتم…
۴. اگر سرنوشت و تقدیر من این نبود…
۵. اگر قبلاً شکست نخورده بودم…
۶. اگر ضرر نکرده و پولم را از دست نداده بودم…
۷. اگر بدشانسی نمیآوردم…
۸. اگر هیچ اتفاقی نمیافتاد که جلوی من را بگیرد…
۹. اگر از فرصتهای گذشته بهخوبی استفاده میکردم…
۱۰. اگر میتوانستم همین الآن شروع کنم…
۱۱. اگر میتوانستم شغل مناسبی پیدا کنم…
۱۲. اگر میتوانستم کاری را که دوست دارم، انجام بدهم…
۱۳. اگر تحصیلات خوبی داشتم…
۱۴. اگر شرایطم بهتر بود…
۱۵. اگر جرئت بیشتری داشتم…
۱۶. اگر استعدادهایم شناخته میشدند…
۱۷. اگر استعداد و توانایی بعضی آدمها را داشتم…
۱۸. اگر شخصیت بعضی افراد را داشتم…
۱۹. اگر فرصتی به من داده میشد…
۲۰. اگر الآن فرصتی پیدا میکردم…
۲۱. اگر اینهمه نگرانی نداشتم…
۲۲. اگر از خودم مطمئن بودم…
۲۳. اگر جوانتر بودم…
۲۴. اگر سالم و سرحال بودم…
۲۵. اگر زمانه بهتر بود…
۲۶. اگر کسی را داشتم که کمکم کند…
۲۷. اگر خانوادهام مرا درک میکرد…
۲۸. اگر اطرافیانم به من توجه میکردند…
۲۹. اگر دیگران به حرفم گوش میدادند…
۳۰. اگر همه با من مخالفت نمیکردند…
۳۱. اگر برخی افراد از من متنفر نبودند…
۳۲. اگر از حرف دیگران نمیترسیدم…
۳۳. اگر مردم مرا ناراحت و عصبانی نمیکردند…
۳۴. اگر میتوانستم افراد مناسبی را ملاقات کنم…
۳۵. اگر در کشور دیگری به دنیا آمده بودم…
۳۶. اگر در شهر بزرگی زندگی میکردم…
۳۷. اگر میتوانستم فقط یک مهلت بگیرم…
۳۸. اگر میتوانستم بدهیهایم را پرداخت کنم…
۳۹. اگر میتوانستم مقداری پول پسانداز کنم…
۴۰. اگر رئیسم قدر مرا میدانست…
۴۱. اگر میدانستم چگونه…
۴۲. اگر آزاد بودم…
۴۳. اگر میتوانستم چند بار زندگی کنم…
۴۴. اگر بهاندازهی کافی زیبایی و جذابیت داشتم…
۴۵. اگر اینقدر چاق نبودم…
۴۶. اگر میتوانستم با شخص مناسبی ازدواج کنم…
۴۷. اگر یک زن و خانوادهی خوب داشتم…
۴۸. اگر خانوادهام اینقدر ولخرج نبودند…
۴۹. اگر مجبور نبودم خانهداری و از بچهها مراقبت کنم…
۵۰. اگر الآن در جایگاه و وضعیتی قرار داشتم که باید میبودم…
نتیجهگیری: شاید شما پیشازاین بهانهای داشتهاید که نتوانستهاید به موفقیتهای بزرگی برسید، اما از حالا به بعد باید این بهانهها را کنار بگذارید و خودتان را متعهد کنید که به اهدافتان برسد. برای شروع نکردن، تلاش نکردن و شکست خوردن شاید بتوان هزاران بهانه و توجیه پیدا کرد؛ اما شما باید به دنبال انگیزه و دلیل محکمی باشید برای اینکه به موفقیت برسید.
نویسنده: فردین محمدی
منبع: موفقیار
نظرتان را بگویید